آیا هر چند وقت، زمانی را به یادگیری مهارت‌های جدید اختصاص می‌دهید؟ احتمالا نه آن‌قدر که خودتان می‌خواهید! اگر شما هم مانند اغلب آدم‌ها باشید، مشتاق یادگیری هستید، اما نمی‌دانید چطور زمان کافی برای این کار پیدا کنید. فکر می‌کنید چگونه می‌توانید این زمان را به دست آورید و دانش خود را توسعه داده و ارزش خود را هم برای سازمان‌ و هم برای کارفرمایان آینده‌تان افزایش دهید؟


به قول پیتر دراکر، مشاور و نویسنده‌ی حوزه‌ی مدیریت:

اکنون ما این واقعیت را پذیرفته‌ایم که یادگیری فرایندی مادام‌العمر برای تعقیب قدم به قدم تغییرات است و مهم‌ترین وظیفه‌ی ما هم این است که به دیگران بیاموزیم چگونه یاد بگیرند.


چرا باید برای توسعه‌ و پیشرفت حرفه‌ای وقت گذاشت؟

اگر مدیر باشید، پس حتما می‌دانید که باید اطمینان حاصل کنید اعضای گروه‌ و زیردستان‌تان از فرصت‌های آموزشی و توسعه‌ای بسیاری برخوردار هستند. البته باید به همین اندازه هم برای تمرکز روی یادگیری و توسعه فردی خودتان ارزش قائل شوید. برای انجام این کار، لازم است تا زمان کافی برای آن در نظر بگیرید.

دلایل متعددی وجود دارند که ممکن است به خاطر آنها، یادگیری را به اولویت تبدیل نکنید. حجم کار روشن‌ترین دلیل است. شاید با این همه کار و مسئولیت‌های شخصی که تلاش می‌کنند توجه‌تان را به خود جلب کنند، یافتن فضایی در برنامه‌ی زمانی‌ برای یادگیری غیرممکن به نظر برسد.

علاوه بر این، ممکن است در مورد صرف زمان برای توسعه‌ و پیشرفت فردی و حرفه‌ای احساس گناه کنید؛ هر چه نباشد، می‌توانید از این زمان برای کار روی وظایف ضروری و مهم، و یا حتی بودن در کنار خانواده‌تان استفاده کنید.

شاید هم برای‌تان دشوار باشد که یادگیری را به بخشی از برنامه‌ی روزانه تبدیل کنید. ممکن است در جریان روزی پرمشغله و گیج‌کننده، وظایفی مانند خواندن کتاب‌های مدیریت و اتمام دوره‌های آنلاین به راحتی به سمتِ انتهای لیست کارهایی که باید انجام دهید قِل بخورند.

ممکن است این عدم توانایی (در اختصاص زمان برای آموزش و توسعه حرفه‌‌ای‌تان) این احساس را در شما ایجاد کند که در حد انتظاراتی که از خودتان دارید، زندگی نمی‌کنید و در نتیجه دچار یأس و ناامیدی شوید. شاید اعتماد به نفس را تحت تاثیر قرار دهد و باعث شود احساس مثبت کمتری در مورد زندگی حرفه‌ای خود داشته باشید. البته اینکه نسبت به تغییرات در صنعت یا حرفه‌ی خود به‌روز نباشید نیز ممکن است باعث رنجش‌تان شود. برای نمونه، شاید فرصت‌های کمک بیشتر به گروه یا سازمان‌تان را از دست بدهید، و شاید افراد دیگری که در محل کارتان هستند، موثرتر از شما ظاهر شوند.

با این حال، هنگامی که یادگیری را در اولویت قرار دهید، ارزش خود را برای سازمان‌تان افزایش می‌دهید. در جایگاه یک حرفه‌ای، بیشتر قابل عرضه هستید؛ و وقتی برای یک پروژه‌ی چالشی درخواستی می‌دهید یا به دنبال ارتقای شغلی هستید، احتمال بیشتری دارد که به خواسته‌ی خود برسید.1

یادگیری مداوم می‌تواند در توسعه‌ی قدرت تخصصی هم به شما کمک کند. اگر رئیس یا اعضای گروه یا مشتری‌هایتان شما را به عنوان متخصص ببینند، به مراتب بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت و از نظرات شما پیروی خواهند کرد. این امر می‌تواند در جلب حمایت برای پروژه‌هایتان یا مذاکره بر سر قرارداد و یا مدیریت تغییرات کمک کرده و آن را برای‌ شما آسان‌تر کند.


چند اصل راهبردی برای یادگیری

هیچ شکی نیست که توسعه‌ی مبتنی بر یادگیری بسیار اهمیت دارد. اما چگونه باید زمان لازم برای انجام این کار را پیدا کنیم؟


اهداف یادگیری را تعیین کنید

اگر اهمیت آنچه را که انجام می‌دهید درک نکنید، به محض اینکه براثر کمبود زمان یا نداشتن انرژی و انگیزه تحت فشار قرار بگیرید، به راحتی توسعه‌ی فردی را رها می‌کنید.

پس اولین گام، تعیین اهداف یادگیری و تجسم نحوه‌ی کمک آن به شما برای رسیدن به اهداف حرفه‌ای است. بنابراین به این پرسش پاسخ دهید که قصد دارید از یادگیری‌ خود چه چیزی به دست آورید؟ و اینکه چرا برای یادگیری زمان می‌گذارید؟

مهم است که از همان آغاز، اهداف SMART و واقع‌بینانه داشته باشید و آنها را به اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدتی تقسیم کنید که بتوانید به فهرست کارهای روزانه و برنامه‌ی عملکردی‌تان اضافه کنید.

از تکنیک تجسم برای ایجاد تصویرهای ذهنی واضح استفاده کنید. تصویرهایی از اینکه این فعالیت‌های یادگیری چقدر و چگونه زندگی‌تان را بهتر خواهند کرد. این تجسم‌ها را روی کاغذ بیاورید تا بعدا بتوانید به خودتان یادآوری کنید که چرا به انجام این فعالیت زمان اختصاص داده‌اید.


موانع را شناسایی کنید

در گام بعدی، موانع احتمالی‌ که تعهد به برنامه‌ی زمانیِ مشخص برای یادگیری را دشوار می‌سازند، شناسایی کنید. سپس به دنبال استراتژی‌هایی به منظور غلبه بر آنها باشید.

برای نمونه، تصور کنید در طول هفته‌ی آینده، خود را ملزم می‌کنید که وقتی به خانه می‌رسید نیم ساعت زمان صرف خواندن کتاب کنید. یکی از موانع احتمالی این است که همین که پای خود را داخل خانه می‌گذارید، فرزندان‌تان دورتان جمع شوند و بخواهند با شما بازی کنند. برای غلبه بر این مانع، باید برای‌شان توضیح دهید که چرا به زمانی برای مطالعه در خلوت نیاز دارید. به آنها قول دهید به محض اینکه مطالعه تمام شد، برای آنها هم وقت خواهید گذاشت. بعد هم در اتاق ساکتی بنشینید که حواس‌تان پرت نشود.

موانعی که ممکن است از صرف وقت برای یادگیری‌تان جلوگیری کنند مرور کرده و استراتژی‌هایی که برای غلبه بر هر یک استفاده خواهید کرد را یادداشت کنید.


کوچک فکر کنید

بسیاری از ما فکر می‌کنیم برای یادگیری زمان زیادی لازم است. اما حقیقت این است که اگر تمرکز داشته باشید، فرصت‌های کوتاه هم می‌توانند موثر باشند.

کلید یادگیری موثر، به حداکثر رساندن تاثیر دقایقی است که در اختیار دارید. به فهرست کارهایی که باید انجام دهید نگاهی بیندازید و ببینید در زمانی که دارید، کدام کار را می‌توانید به انجام برسانید. اطمینان حاصل کنید که حواس پرتی را به حداقل می‌رسانید، حتی اگر فقط ۱۰ دقیقه زمان آزاد دارید، روی آنچه می‌خوانید یا یاد می‌گیرید؛ تمرکز کنید.


به بهترین شکل یاد بگیرید

بسیاری از مردم یادگیری را به وقتی موکول می‌کنند که همه‌ی کارهای دیگرشان را انجام داده باشند. اما بیایید تصور کنید وقتی همه‌ی کارهای فهرست کارهای روزانه‌تان را انجام دادید و کارها را به اتمام رساندید، چه احساسی دارید. خب معمولا خسته‌اید؛ درست است؟

هر کس پستی‌ها و بلندی‌هایی در سطوح انرژی‌اش دارد. نباید یادگیری را که به ذهنی آماده و باز نیاز دارد، به زمانی از روز موکول کنید که کمترین مقدار انرژی را دارید.

مقاله‌ی «کدام کارها را صبح انجام بدهیم؟» به شما کمک می‌کند ساعت اوج بازدهی خود در طول روز را بشناسید و بعد هم بفهمید چگونه می‌توانید یادگیری را بهتر زمان‌بندی کنید تا از تغییراتی که در طول روز در سطح انرژی‌تان حاصل می‌شود، بیشترین استفاده را بکنید.


سبک یادگیری درست را انتخاب کنید

آیا می‌دانید چگونه می‌توان بهترین یادگیری را داشت؟ برای نمونه، برخی از مردم زمانی بهترین یادگیری و قدرت حفظ اطلاعات را دارند که بخوانند و یادداشت بردارند. بعضی‌ها یادگیرنده‌های فعالی هستند؛ یعنی برای یادگیری باید خودشان کار را انجام دهند. برخی هم زمانی یاد می‌گیرند که با واقعیت‌ها، نه با فرضیه، روبرو شوند.2


ببینید

«دنیل کویل» (Daniel Coyle) در کتاب «کتاب کوچک نبوغ» ۵۲ راه حل برای بهبود مهارت‌ها ارائه کرده‌است. حتماً قبل از شما کسانی هستند که به مهارت مورد نظرتان دست یافته‌اند. این افراد را می‌توانید آینده‌ی خودتان فرض کنید. اولین راه حل کتاب دنیل کویل، دیدن این گونه افراد است.

مثلا اگر می‌خواهید یک نوازنده‌ی پیانو شوید حتماً فیلم‌ اجراهای نوازنده‌های بزرگ پیانو را ببینید تا بفهمید آن‌ها چگونه‌اند و چه کارها می‌کنند. در واقع این کار نوعی الگو گرفتن از افراد است.


بعد از کسب اطلاعات، به سرعت یادگیری را شروع کنید

تا اینجا شما مراحل تحقیق اولیه، مشورت با افراد باتجربه و تماشای افراد حرفه‌ای را انجام داده‌اید. حتماً مهارتی که مد نظرتان است را هم به مهارت‌های کوچک‌تر و ساده‌تر تقسیم کرده‌اید. الان نوبت چیست؟ بدون شک وقت عمل است. نباید در مرحله‌ی مقدماتی گیر کنید و مدام اطلاعات کسب کنید؛ بعد از کسب اطلاعات کلی، نوبت به شروع کار عملی است.

«جاش کافمن» (Josh Kaufman)، نویسنده‌ی کتاب «۲۰ ساعت ابتدایی» در مورد این موضوع این گونه می‌گوید:

«وقتی می‌خواستم کدنویسی یاد بگیرم ۲۰ کتاب با موضوع برنامه نویسی خریدم. فکر می‌کردم که بهترین راه یادگیری مهارت، ابتدا خواندن تمام کتاب‌ها و سپس شروع کدنویسی است. اما من بعد از خواندن ۳ کتاب اول و کسب اطلاعات مقدماتی، شروع به کدنویسی کردم و از طریق تمرین کردن یادگیری را تکمیل کردم.

سعی کنید بیشترین زمان را صرف تمرین کنید. این کار تنها راه یادگیری پایدار است.


روزی یک ساعت برای یادگیری زمان بگذارید

بدون برنامه‌ریزی دقیق و تعیین یک زمان معین در روز، به هیچ وجه مهارت مورد نظر را به خوبی فرا نمی‌گیرید. حدوداً در هر روز یک ساعت برای یادگیری مهارت کنار بگذارید تا هم اصل آهستگی و پیوستگی را رعایت کرده باشید و هم اصل تمرین و تکرار.


مکانی را برای یادگیری تعیین کنید

همان طوری که انتخاب یک زمان مناسب و معین در طی روز برای یادگیری مهارت الزامی است، باید مکانی برای تمرین و یادگیری تعیین کنید که در آن حواستان پرت چیزی نشود و اخلالی در کارتان ایجاد نکنند. ترجیحا یک اتاق را برای این کار در نظر بگیرید اما اگر اتاق اضافی برای این کار ندارید، می‌توانید بخشی از خانه را که در آن راحت هستید، به این کار اختصاص دهید.


هدفدار و هوشمندانه تمرین کنید

از ابتدای این مقاله به اهمیت تمرین و تکرار در یادگیری یک مهارت جدید بارها و بارها اشاره کردیم. البته این مطلب به آن معنی نیست که کورکورانه و بدون هدف شروع به تمرین کنید. در واقع تمرین کورکورانه یعنی یک کار را بدون در نظر رفتن نتایج آن به طور مکرر انجام دهیم و هیج توجهی به چگونگی یادگیری نکنیم.

یادگیری هدفمند یعنی تمرکز اصلی خود را روی مباحثی از مهارت مورد نظر قرار دهید که می‌خواهید یاد بگیرید یا آن را بهبود دهید و با بقیه قسمت‌ها کاری نداشته‌باشید. این کار با تمرین و تکرار زیاد روی مباحث مورد نظر انجام‌پذیر خواهد بود.

شناسایی سبک یادگیری شخصی مهم است، این طوری می‌توانید یادگیری‌تان را با بهترین روش و مناسب خودتان انجام دهید.3


پی نوشت:
1.www.magee.ir
2.www.chetor.com
3.www.startupet.com